آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان عشق ان باشد که حیرانت کند!!!!! loveeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee در شب کوچک من ، افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست
گوش کن وزش ظلمت را می شنوی ؟ من غریبانه به این خوشبختی می نگرم من به نومیدی خود معتادم گوش کن وزش ظلمت را می شنوی ؟
در شب اکنون چیزی می گذرد ماه سرخست و مشوش و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است ابرها، همچون انبوه عزاداران لحظهء باریدن را گوئی منتظرند
لحظه ای و پس از آن، هیچ. پشت این پنجره شب دارد می لرزد و زمین دارد باز می ماند از چرخش پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و تست
ای سراپایت سبز دستهایت را چون خاطره ای سوزان، در دستان عاشق من [بگذار و لبانت را چون حسی گرم از هستی به نوازش لبهای عاشق من بسپار باد ما را با خود خواهد برد باد ما را با خود خواهد برد
نظرات شما عزیزان: چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 13:32 :: نويسنده : raha solati
|